هدیه ولنتاین
قند عسلی 25بهمن روز ولنتاین بود عکس هدیه من به بابایی(اون دوتا ببئی رو تاب نشسته)وهدیه بابایی به من (برج ایفل وببئی رو چمنزار)رو گذاشتم دست بابایی درد نکنه ...
نویسنده :
فری مامان
10:50
یه اتفاق بد
عسلی مامان حتما خبر داری که روز جمعه چه اتفاق بدی واسه بابا مهدی افتاد اگر چه ضربه بدی واسه بابا بود اما خدا رو شکر که خودش من وشما سالمیم ...
نویسنده :
فری مامان
11:29
26هفتگی قند عسل
عقش من سلام این هفته هم درگیری هام زیاد بود وهم اینترنتم داغون به خاطر همین نتونستم به وبلاگت سر بزنم سیسمونی که بابایی ومامانی برای شما تدارک دیده شده بود رو به خونه آوردیم وتقریبا کار چیدنشون تمومه فقط مونده لباس واسباب بازی شما که می مونه برای وقتی که برم سونوگرافی وان شاالله شما رخ بنمایی وبه ما بگی که بالاخره یه دختر نازی یا یه آقا پسر گل تو اولین فرصت عکس اتاق رو می ذارم دست همه دوستایی که تو این مدت به یاد من بودن ونظر گذاشتن درد نکنه
بازم لباس زمستونی
قند عسلی این لباسا رو من ومامان فاطمه برای شما بافتیم که عکساشو می ذارم مامان مهری هم داره واسه شما بلوز وپیراهن می بافه که خیلی خوشگله عکسش بدستم برسه می ذارم دست همگی درد نکنه عکسا رو تو ادامه مطلب ببینید ...
5ماهگی قند عسل مبارک
سلام عشق مامان وبابا 5 ماهت پر شد ووارد 6ماهگی شدی این روزها لگدهات پرزور تر شده و تو شکم مامی دایم پشتک میزنی البته پریشب حسابی منو نگران کردی چون اصلا تکون نمی خوردی تا صبح هر دفعه بیدار شدم تو نخ شما رفتم تا ببینم بالاخره شما تکون می خوری یانه. آخر هم صبح پاشدم کلی خرما ونبات داغ خوردم تا بالاخره یه تکون کوچولو از شما دیدم وخیالم راحت شد دختر خوبی باش ومن وبابایی رو اذیت نکن این روزها با مامان فاطمه وبابایی وخاله نارسیس در حال خرید سیسمونی برای شما هستیم رنگ وسایل هم بیشتر صورتی ویاسیه امیدوارم وسایلتو دوست داشته باشی .در اولین فرصت که اتاقتو بچینم عکسش رو می ذارم ...
ماهک قند وعسل مامان وبابا
قند عسلی امروز با بابا رفتیم سونوگرافی آقای دکتر گفتن همه چی خوبه ولی جنسیت شما به خاطر پشت و رو بودنت کاملا مشخص نیست ولی به احتمال زیاد شما دخملی صورت من صورت بابایی می خواستم عکس سونو رو هم بذارم که هرچی من وبابایی عکسو نگاه کردیم شما رو توش ندیدیم که فکر کنم به خاطر سر وته وپشت و رو لالا کردن شما بود اما اسمایی که من وبابایی واسه شما انتخاب کردیم دختر : ماهک (مهدیه) به انتخاب بابایی پسر: مهرزاد (علی) به انتخاب من البته اسم دختر انتخابی من افروز بود در ضمن شما 21 هفته ویک روزه بودی ...
نویسنده :
فری مامان
13:09
تقدیم به بابایی وتمام باباهای دنیا
دختر که باشی ... دختر که باشی میدونی اولین عشق زندگیت پدرته دختر که باشی میدونی محکم ترین پناهگاه دنیا آغوش گرم پدرته دختر که باشی میدونی مردانه ترین دستی که میتونی تو دستت بکیری و دیگه از هیچی نترسی دستای گرم و مهربون پدرته هر کجای دنیا هم باشی قوی ترین فرشته نگهبان پدرته پدر یعنی صبور یعنی لطیف... ...
نویسنده :
فری مامان
11:16
17هفتگی قندعسلی
عسلی مامان وبابا چند روزی سرما خوردم ونتونستم مطلب بذارم بابایی هم سرما خورده بود سونوی ١٥ هفته شما رو هم هنوز نذاشتم دکتر گفت شما طوری قرار گرفتی که جنسیتت مشخص نمی شه (قیافه من وبابا با این حرف دکتر ) واما وول خوردن شما تو شیمک مامان فری: بعد از اظهار نگرانی های مامان فاطمه که چرا شما هنوز حرکتی نداری این چند روز بیشتر دقت کردم ومتوجه حرکتهای شما تو پهلوهام شدم البته انگار صبح ها همش خوابی وعصرها بیدار می شی وورجه وورجه می کنی ...
نویسنده :
فری مامان
16:34